آسیب شناسی کوتاه افزایش نرخ خشونت از منظر یک مددکار اجتماعی
نویسنده: جواد طلسچی یکتا؛ مددکار اجتماعی و مدیر مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
شاید در معدود کشوری در جهان مثل ایران را بتوان یافت که در روابطشان در شبکههای اجتماعی بیشتر از احترام و عشق، صدای برخورد ناسزا را میتوان شنید. ما به نقطهی احتراق روابط انسانی رسیدیم، افرادی در کنار هم که همچون سنگ چخماق در برخورد به یکدیگر شعلههای آتش را روشن میکنند.
در جامعهای که نوجوانان و حتی کودکان به همراه والدین با پاکتهای تخمه به دیدن تماشای اعدام میروند، نمیتوان از دیدن بیان یک منظرهی زیبای غروب خورشید یا در آغوش کشیدن دریا توسط ساحل را سخن گفت مشاهده کرد.
خشونت روزبهروز در حال گسترش است، بازار اعتماد رو به افول است، حالا دیگر گسترهی اعتماد ما به حوزهی خانه و اتومبیلمان محدود شده. من تا زمانیکه در اتومبیل خود نشستهام و با اعضای خانواده خود دیالوگ برقرار میکنم بهترین آدم روی زمین هستم خواهم بود اما به محض آنکه شیشهی اتومبیل خود را پایین میکشم و رو به شهروندان اطراف خود الفاظ رکیک را به کار میبرم این نقطه همان جایی است که انسان و شأن انسانی سقوط میکند. در دنیای ناامن قرن بیست و یک بیش از هر زمان دیگری انسانها کشته میشوند. شاید عدهای به این نتیجه رسیدهاند که برای رشد بیحد و حصر جمعیت هشت میلیاردی باید فکری کرد. اما از طرف دیگر باید به این موضوع اندیشید که اگر روح گاندی یا نلسون ماندلا را به جهان احضار کنیم آنها از شنیدن و دیدن این همه خشونت در حوزههای گوناگون غمگین و آزرده خواهند شد.
باید بپذیریم دنیا به عشق نیاز دارد و عشق تنها با تکثیر عشقورزی بازتولید میشود. دنیای عشقمحور، دنیایی است که چرخهی طبیعت به بهترین شکل کارآیی خود را دارد، مردم همزیستی مهرآمیز را تجربه میکنند و هر روز دنیا محل امنتر، شادابتر و بهتری برای زندگی میشود. ممکن است شخصی به تعبیر آندرو ماتیوس به همسرش بگوید: «من عاشق تو هستم و بدون تو نمیتوانم زندگی کنم. اما این عشق نیست، گرسنگی است. شما نمیتوانید در آن واحد هم کسی را دوست داشته باشید و هم بیتابانه نیازمندش باشید. عاشق واقعی کسی است که معشوق خود را آزاد میگذارد تا خودش باشد. در عشق اجباری نیست».
اگر این دیدگاه را بپذیریم باید گفت که امروز روزی است که باید روز عشق بدون قید و شرط را تجربه کنیم. عشقی که از خود شروع میشود و به دیگری و جهان ختم میشود. دنیای پر از عشق دنیایی است که جای اسلحه، کتاب در دست آن دیده میشود. دنیایی که خشونت، هیجان بیمارگونهای است که باید آن را کنترل کرد. دنیا امروز به شدت به میلیاردها گاندی و ماندلا نیاز دارد.